گفتم بخوابم که خروس خون برم کتابخونه

دیدم خوابم نمیاد

تشر زدم که اگه نخوابی باید پاشی غدد بخونی و به خودم چند دقیقه زمان دادم

زمان گذشت و نخوابیدم

سیم چراغ مطالعه رو چپوندم تو پریز

و الان یه منِ جلسه 7 غدد خونده در خدمت تونه

میخوام دوباره یه فرصت به خودم بدم که بخوابم

اگه اینبارم فرصت سوزی کرد

میشم منی که جلسه 8 رو هم خونده

خدا رو چه دیدی

شاید سر همین لج و لج بازی با خودم

با همین فرمون پیش رفتم و زدم تو گوش هر 8 جلسه


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها