الان که فکر میکنم
و نشستم تیکه های پازل رو به هم می چسبونم
خیلی کارا و رفتارا که یه زمانی دلیلش رو نمی فهمیدم برام روشن شده
یکیش اینکه مثلا اون پسره ب
اومد از در دوستی وارد شد
هی میخواست بهم نزدیک شه
بعد همون اول مثلا میومد خیلی بی ربط سوالای شخصی و خانوادگی می پرسید در حالی که اون موقع اصلا در اون حد باهم صمیمی نبودیم
ییهو خیلی بی ربط می پرسید راستی چندتا بچه این؟ برادرات چیکار می کنن؟  متاهلن؟ و کلا از خانوادم می پرسید و من با خودم میگفتم ماذا فاذا؟ چرا می پرسه مگه من این چیزا رو از اون می پرسم؟ 
یا مثلا اون یکی پسره سولی
میومد خیلی ضایع قفلی می زد کی میری خونه تون و با اتوبوس چه روزی و چه ساعتی؟ بعد منم تعجب می کردم که خب الان به این چه؟
حالا روزش رو هیچی همینجوری شاید داره می پرسه
ولی چرا داره دقیق می پرسه با کدوم اتوبوس میرم؟ (البته منم نامردی نکردم یه روز جا به جا بهش گفتممثلا اگه پنج شنبه میخواستم برم گفتم چهار میرم چون قشنگ معلوم بود یه ریگی به کفششه اینطوری قفلی زده)
بعد فرداش باز یکی دیگه از پسرامونم(ق) اومد پرسید کی و چه ساعتی میری
منم هی میگفتم حالا چی شده رفت و آمد من واسه اینا انقدر مهم شده

خلاصه الان که فکر میکنم
این اتفاقات و خیلیای دیگه ش
زیر سر نکبته همون پسره بوده که اتفاقا دوست صمیمی هم هستن :/
سه ترمه ملت رو عنتر دست خودش کرده
این خوش کلک بازیا چیه آخه اینا این مدت در آوردن

حالا شانس آوردم تا الان گافی به اون صورت ندادم
یا مثلا یه بار که بحث انتقالی گرفتنم بود
یهو باز ب پرید گفت راستی فلانیم میخواد انتقالی بگیره ها
قشنگم معلوم بود ییهو یه چی چرت رو هوا گفت
حالا منم تعجب که مثلا چرا فلانی باید بخواد یهو انتقالی بگیره؟ و اصلا انتقالی بگیر هم نبود و بخواد بگیره هم که بهش نمیدن حالا

بعد من نشنیده گرفتم هیچ واکنشی نشون ندادم و حرف خودمو ادامه دادم
الان فهمیدم که مثلا میخواسته واکنش منو نسبت به این خبر بدونه که مثلا خوشحال میشم یا ناراحت یا کلا چی در موردش میگم که خب منم استثنائا تیز و بز بازی در آوردم گاف ندادم
یا دو هزار و یک مورد دیگه که الان درس دارم نمیرسم بگم
کامنت ها رو هم زیر سیبیلی رد کنین تا چهارشنبه بعده امتحان قول میدم تایید کنم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها